مثل کسی که دانش می آموزد ولی آن را بازگو نمی کند، مثل کسی است که گنج می اندوزد ولی از آن خرج نمی کند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :27
بازدید دیروز :15
کل بازدید :126480
تعداد کل یاداشته ها : 239
03/12/1
10:54 ع


مشخصات مدیروبلاگ
 
محمد قدسیان[164]

خبر مایه

هرکسی درزی خودداردولی

یازشیطان طالب وعشقش سمی

گرکه خواهی درصفا،عشق وکمال

روبه ایزداوولی بی ملال

مؤمنان مراه باشنددرحیاه

هم یقیمون الصلوة ویوتون الزکوه

هم بوراکع به یک شاخص دگر

این چنین کس راولی بودن به سر 

قدسیان کردی ولیان راشمار

حق بوددرپیروی این نمایدختم کار


  
  

مؤمنین باشدخطاب دردین او

گرعقب گردی کندازدین او

گریکی خارج شودازدین او

می رود جمعی محبش سوی او

افتخاران شودقومی که محبوبش شده

اوبوددوستداراوعکسش همانندش شده

اوبودبرمومنین سرورزاعمال

بدین وصفش اذله درخط وخال

نداردخصلت بالابلندی

بلنداست لیک خاکی درکمندی

کافرین راافضل است درخوی وخو

جهددرراه خداهم کیش او

سرزنشهاگرکنندقوم لءیم

خوف نباشدبهراوباشدسلیم

این چنین فضل خداداده براو

اودهدوسعت علیم است کوی او

قدسیان گفتی زمعبودان او

آنکه باشد کوی اوخوفی نباشدسوی او

 


  
  

این یکی دردین خودباشدوفا

دیگری درکفرخودباشدجلا

آن یکی گاهی به این گاهی به آن

می کنددرزی خودمکری گران

مانده ازاین مانده ازآن بی ثمر

کی شودعایدبدین مختومه زر

عاقبت کافرشودگرماندگار

مژده بادت باش دررنگت قرار

عاقبت باشدبرای متقین 

حق بداده این چنین شیوه یقین

طی کنی عمرت به راه گمرهی

خیزازجاتاشوی عزسری 

قدسیان دیدی مرام ومقدمش 

عشق باشددرمرام برتری 

 


  
  

گریکی رارنج دنیاشدثمر

دیگری رادستگیری شدکرر

چون که گشتی غافل ازهم کیش خود

یابه کیش دیگری باشی چوجود 

این وآن رازن کناردرپای دین 

کن اطاعت تاشوی عز جبین

جنگ شدکشته ازاعضاءبه چند

شب شدوحامیان درپای بند

حامی ایتام شوآنچه باشداستطاع

ازبکی تاچهارگیراین شوددرافتتاح

گرکه دیدی محرم ونامحرمی هم دردرون

کن به رفعش درقیام باعشق اون

باشداینجا چهارزن درحاشیه 

هم یتیم وبیوه هادرکفاشدکافیه 

قدسیان آنچه راگفتم شنیدم باوفا

حل مشکل حاصل است درانتها

 

 


  
  

کیست شفیع اندرمقام ابتلا

خیرباشد کاراویاکه شری مبتلا

اوشفاعت می کندازبهرکس

ذونصیب است کاراودرین نفس

گرکه باشدحسن کارواسط خیری شده 

می بردبهره زان بانصیبش تاشده

کارخیری گرکنی یاکارشر

حق نگهداری کند آیدثمر

واسط کاری شدن داردثمر

یابه حسن اید یاشودپردردسر 

گرکه نفرینی کنی توبرکسی

عایدخودمی کنی برآن رسی

گرکه حسنی می کنی نفس باشددرجلا

گرکه سوعی هم کنی عایدت باشد سوا

گرکنی تاسیس امرباطلی 

توشریکی زین عمل گرنباشی فاعلی

شفع باشد جفت ووترهم دریکی 

بین کجاباشی توجفت حاصلی ازآن بری 

گرکه باشی درسکوت یاکه فرمان می دهی 

نیتت باشدجلابهره ازآن می بری 

هرکجاقله بوددرکنارش دره ای

هرکجاگردی بقا آن به خودپرورده ای

قدسیان گفتی زشفع درشفاعت کن جلا

صاحب حسنی شوی آن رودسوی خدا